ابزار هدایت به بالای صفحه

یادداشت های یک دیوانه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یادداشت های یک دیوانه
نوشته شده در تاریخ یادداشت ثابت - شنبه 91/5/15 توسط سارا | نظر

طوطی و کلاغ هردو زشت و سیاه آفریده شدند

طوطی اعتراض کردو زیبا شد

ولی کلاغ به رضای خدا راضی شد

حال طوطی در قفس است و کلاغ آزاد......


نوشته شده در تاریخ یادداشت ثابت - چهارشنبه 91/4/29 توسط سارا | نظر

*فرا رسیدن ماه زولبیا و بامیه

بیخوابی شبانه،

گرسنگی روزانه

روز شماری ماهانه

پرخوری سحرانه

افطاری شاهانه

و توقع آمرزش سالانه

مبارک باد*


نوشته شده در تاریخ یادداشت ثابت - یکشنبه 91/4/26 توسط سارا | نظر

وقتی یکی دوسالم بود همیشه دوست داشتم بزرگ بشم.

وقتی 6 ساله بودم نهایت آرزوم داشتن یک خونه بزرگ بود.

وقتی 8 ساله شدم دوست داشتم دکتر بشم.....ولی بعد نظرم عوض شد.

وقتی 10سالم بود هرشب دعا میکردم یه بازیگر معروف شم،مشهور شم و همه دوسم داشته باشن.

تو 12 سالگی عاشق پرواز شدم همشه دوست داشتم خلبان بشم. البته این رو هم بگم که من یکم اخلاقم پسرونه اس یا بهتر بگم خشنه

من خیلی آرزوی خشن دارم مثل :آدم کشتن ،یه نفر رو لت و پار کردن،با موتور ویراژ دادن و برادرم رو تا حد مرگ زدن

بگذریم میگفتم.............و البته این رو هم بگم هنوز هم آرزو های خشنم رو دارم....

13 سالگی آرزو میکردم یکی منو عاشقانه دوست داشته باشه عین کتابا ....ولی خیلی زود فهمیدم مردم درست میگن:عشق مال کتابا س.

و حالا در 15 سالگی به شدت احتیاج دارم یکی منو درک کنه این هم بگم من از بچگی آرزو میکردم بمیرم

و هنوز هم این آرزو دارم اینکه بمیرم ،خدا رو ببینم و او رو محکم بغل کنم و باز هم میدونم دیدن خدا و بغل کردن خدا هم یک آرزوی محاله.

 

و بزرگترین آرزوی من :اینکه در س بخونم ،موفق بشم،پولدار بشم و پدر و مادرم به من افتخار کنن

چون پدر همیشه دلش از دست برادر بزرگم خونه و من دلم نمیخواد یکی مثل برادرم بشم...............


نوشته شده در تاریخ یادداشت ثابت - پنج شنبه 91/4/16 توسط سارا | نظر

قدم نمی زند زمین

نفس نمی کشد هوا

سکوت میکند غزل

بدون تو یعنی همین

 


نوشته شده در تاریخ یادداشت ثابت - چهارشنبه 91/2/28 توسط سارا | نظر

این یادداشت برای همه ی دانش آموزانی که خردادا ماه امتحان میدنه:

تو این روزا همه استرس دارن از بچه درس خونا گرفته تا نخونا.

ازطرفی همه بخاطر تعطیل شدن مدرسه ها خوشحال ان.هم بچه ها هم معلما.وقتی هم تعطیل میشه بچه ها میگن آخ جوووون معلما میگن جوووونمی جووووووووون.

اما این آخ جون گفتن های بچه ها، این تا لنگ ظهر خوابیدن ها،این تا نصفه شب با کامپیوتر ور رفتن ها و فیلم دیدن ها تا وقتی ادامه داره که کارنامه ها رو ندادن...............

واما روز گرفتن کارنامه ها:

یکی ناخن هاش رو میخوره،یکی لبش رو گاز میگیره،یکی بغ میکنه وووووو.......این ها همش تا قبل از گرفتن کارنامه س.

اما وقتی مادر ا میرن تو دفتر مدرسه تا کارنامه ها رو بگیرن بچه ها پشت در هی نذر میکنن،10000تا صلوات بفرستن،10000تومن به مسجد درحال ساخت محله کمک کنن،10000 تا لقمه ببرن

امامزاده محله پخش کنن واز این به بعد نمازمو میخونم کل ماه رمضونم روزه میگیرم و از اینجور نذر ها که هیچ وقت ادا نمی کنن....

خلاصه مادرا از تو دفتر در میان بعضیا لبخند به لب بعضیا عصبانی،سرخ و سفید،اخمالو .....

اونایی که لبخند دارن میان جلو بچه هاشون میگن:آفرین،تو سرم رو جلو فک و فامیل بلند کردی.

اما اون یکی مادرا میان جلو بچه هاشون و علاوه بر اینکه خودشون قرمز ان بچه هاشون هم از استرس قرمز میشن.بعد به بچه هاشون میگن:

کره خر، شب امتحانی میشستی میخوندی فردا دستت به یه مستراحی بند بشه یه چس حقوقی برینن کف دستت،باید هر سال دشمن شادمون کنی چرا باید بچه های مردم اینقدر موفق باشن

اون وقت بچه های ما ...الله و اکبر بیا، بیا بریم خونه تا به حسابت برسم..

بچه ها هم با ترس و لرز راهی خونه میشن.

پس پسر ا و دخترای گلم از همین حالا بشنین درس بخونین تا فردا یه کسی بشین و مامانا تون اینقدر بهتون فحش ندن.امیدوارم با خوندن این مطلب خودتون رو اصلاح کنید.


   1   2      >

آپلود عکس

خرید اینترنتی

فال حافظ

قالب وبلاگ

.: Weblog Themes By Blog Skin :.

تمام حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن می باشد.

آپلود عکس

خرید اینترنتی

فال حافظ

قالب وبلاگ